۱۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۱

نزدیک به شش سال از جنبش دانشجویانی که خواستار جاده‌های ایمن‌ در بنگلادش بودند، می‌گذرد. مقطعی در تاریخ ما که برای همیشه به علت واکنش سنگین دولت و وعده های عمل نشده آن، به عنوان رویدادی تاسف برانگیز خواهد ماند. هر چند خیلی چیزها تغییر می کند اما این رخدادها، ثبت شده هستند و می مانند. بنگلادش چندان هم یک کشور جوان نیست. با گذشت 50 سال از آزادی، برای ما منطقی نیست که همچنان وانمود کنیم هنوز درگیر نوعی نبرد بر سر روح کشور هستیم. نیروهای آزادیبخش ما پیروز شدند و مبارزان راه آزادی سزاوار دریافت امتیاز هستند. اما آیا این بدان معنا است که نوه های آنها هم مستحق نوعی برخورداری از امتیاز هستند که واقعاً آن را به دست نیاورده اند؟

اعتراض ها واقعا برای چیست؟

سردبیر: ربیعت کبیر

نزدیک به شش سال از جنبش دانشجویانی که خواستار جاده‌های ایمن‌ در بنگلادش بودند، می‌گذرد. مقطعی در تاریخ ما که برای همیشه به علت واکنش سنگین دولت و وعده های عمل نشده آن، به عنوان رویدادی تاسف برانگیز خواهد ماند. هر چند خیلی چیزها تغییر می کند اما این رخدادها، ثبت شده هستند و می مانند.

بنگلادش چندان هم یک کشور جوان نیست. با گذشت 50 سال از آزادی، برای ما منطقی نیست که همچنان وانمود کنیم هنوز درگیر نوعی نبرد بر سر روح کشور هستیم. نیروهای آزادیبخش ما پیروز شدند و مبارزان راه آزادی سزاوار دریافت امتیاز هستند. اما آیا این بدان معنا است که نوه های آنها هم مستحق نوعی برخورداری از امتیاز هستند که واقعاً آن را به دست نیاورده اند؟

 گاهی خط مشی ای ترسیم و تصمیمی گرفته می شود که تعداد زیادی از جوانان شانس خود را در زندگی از دست می دهند. به گفته راسل احمد، که بی بی سی در پوشش خبری خود از جنبش سهمیه به او عنوان "رهبر اعتراض" داده است، اعتراضات دانشجویی در حال برگزاری، برای اصلاح سیستم سهمیه بندی است، نه برای لغو کامل این سیستم . اما صحبت از کلیت این ماجرا باعث می‌شود که افرادی فکر کنند که دانشجویان می‌خواهند نه تنها سیستم سهمیه‌بندی، بلکه ساختار حاکمیت ما را کاملاً زیر سئوال ببرند. اکنون  اصطلاح «وطن فروش » وارد مباحث مربوط به جنبش اعتراضی سهمیه شده است و آزادانه برای بی اعتبار کردن جنبش استفاده می شود. بی‌اعتبار کردن جنبش‌ها، به‌ویژه جنبش‌هایی که تهدید به افشای نوعی واقعیت غیرقابل انکار می کنند، غیرعادی نیست. اما به نظر من دادن عنوان دشمنان دولت و حتی بالاتر از آن حاکمیت، به دانشجویان معترض چیز بسیار بدی است.  من به خوبی می دانم که نبرد برای استقلال بنگلادش در دهه 70 یا حتی دهه قبل از آن آغاز نشد. جنبش استقلال در واقع با جنبش زبان در سال 1952 آغاز شد. زمانی که دانشجویان دانشگاه داکا و فعالان سیاسی گروههای مختلف با قانون زبان مخالفت کردند و اعتراضی را علیه در نظر گرفتن زبان اردو به عنوان تنها زبان رسمی جمهوری فدرال پاکستان ( پاکستان غربی و پاکستان شرقی ) سازمان دادند. البته این، لزوماً به این معنا نیست که از آن زمان تاکنون، هر جنبشی که توسط دانشجویان رهبری شده،درست و مورد تائید بوده است. اما جنبش ایمنی جاده‌ها و اعتراضات سهمیه‌ای کنونی را به معنای واقعی کلمه می‌توان میدان جنگ برای تغییر در نظر گرفت. همه می‌دانند وقتی شاخه دانشجویی هر حزب حاکم با چوب و آجر به مقابله با گروههای معترض می روند، یعنی مسئله جدی است. حرکت ضد سهمیه به طور جدی از سال 2013 آغاز شد و این موضوع از آن زمان تاکنون هر چند سال یک بار بهانه اعتراضات بوده است. حتی دانشجویان دانشگاه های خصوصی به جنبش مسدود کردن جاده های اصلی پایتخت پیوستند.

 با وجود تمام غراق گویی ها (لاف زنی ها) در باره توسعه و رشد اقتصادی بنگلادش، باید گفت رشد کشور ما عمدتاً ماهیت افزایش بیکاری داشته است. بیکاری یکی از عوامل اصلی نارضایتی در میان گروه‌های جوان است و طبق آخرین تخمین‌های سازمان بین‌المللی کار، نرخ بیکاری جوانان بنگلادش در سطح خیره‌کننده 15.7 درصد است. پس آیا این تعجب آور است که مردان و زنان جوان بر ضد سهمیه در مشاغل دولتی، اعتراض کنند؟ انکار و اخراج فقط ما را در این نقطه به پایان می رساند.

(روزنامه داکا تریبیون ، چهار شنبه ، 17 جولای 2024)

https://www.dhakatribune.com/opinion/op-ed/352359/why-protest-when-it-doesn%E2%80%99t-make-a-difference

کد خبر 20519

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 13 =